میانمار
هنوز مستعمره است
و آتش تهیه این جنایت
هنوز از انگلستان و واشنگتن تدارک میشود
همیشه پای یک زن در میان است
زنی که از قاهره به تل آویو میرود
از تل آویو به کابل
و هر شب نقشه کشتار را تدارک میبیند
فعالان صلح جهانی
برایش کف میزنند
پسر علیاف خوابش را میبیند
و شاه عربستان عکسش را کنار اجدادش گذاشته است
او همه جا میرود
اعراب شکم گنده از بوی ادوکلنش زبانشان بند میآید
میانمار هنوز مستعمره است
۵بعلاوه یک سکوت میکند
کشتارها ادامه دارد
مردی شبیه چنگیز و هلاکو
تین سین
آتش پرستی فاشیست که قبل از همه
بودا را آتش زد
مردی از تار و پود خوک و شراب
با قلبی از لجن و کثافت
برادر دوقلوی زنی که موی بلوند دارد
و آمده است جهان را به هم بریزد
که حالم از شعار دموکراسیاش به هم میخورد
تین سین برادر دو قلوی خانم کلینتون است
خوش خدمتیاش را
با کشتار مسلمانان تمام کرد
حال آن که بودا به صلح میاندیشد
بودا تعلیم آرامش است و دوستی
تین سین اما نواده هلاکوست
پسر غیر شرعی هیتلر است
اگر میدانستم به سانچی نمیرفتم
مجسمه بودا نمیخریدم
چرا که بودا و کریشنا در این کشتار
سکوت کردهاند و
بودای خوابیده در قفسه
انگار قصد بیدار شدن ندارد!
| |
| | | | |
92/07/20 | صلح با آمریکا باید بر مبنای ارزش های الهی - انسانی باشد |
بمباران هیروشیما و ناکازاکی توسط امریکا ظاهراَ برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم تعریف و تفسیر شده است ولی حقایق پس پرده چیز دیگری را بیان می دارد که هیچ کس تا به حال به آن نپرداخته است و آن همان واقعیتی بود که ملت امریکا به گوش مردم جهان رساندند، بله جنایت 1 در صدی ها، 1 در صدی های حاکم در امریکا به نیکی می دانستند که مردم ژاپن کم می خورند بسیار کار می کنند، وقت شناس - دارای انضباط و دقت نظر در محل کار خود هستند، به قول ما جهادی کار می کنند، با حقوقی اندک عالیترین خدمات را انجام می دهند، لذا یک درصدی های دزد پس از آن جنایت اتمی ثروت مردم امریکا را چپاول و در ژاپن به تکثیر آن پرداختند، لازمه ی حضور آنان تسلیم دولت ژاپن در مقابل خواسته ی امریکا(1 در صدی های دزد) بود که آن با جنایت امریکا با بمباران هیروشیما و ناکازاکی عملی شد.
در عربستان یک درصدی ها ی امریکایی در صنعت نفت آن کشور سرمایه گذاری کرده اند، و نفت عربستان و سایر کشورهای عربی را به قیمتی ارزان چپاول می کنند.
در آفریقای جنوبی امریکا و ایادی او سال هاست که چون موریانه به معادن غنی آن سرزمین هجوم برده اند و نوچه های یک درصدی ها یعنی رئیس جمهور و هیئت دولت امریکا عروسک های خیمه شب بازی بیش نیستند ، نقش های این هنرمندان تأتر سیاسی امریکا کلیشه ای و روشن است ، حقوق بشر، آزادی بیان و نظم نوین جهانی، تا مردم امریکا و جهان را با این شعارها سرگرم نگهداشته و یک در صدی ها به چپاول خود ادامه دهند.
بزودی زود واقعیت های پشت پرده جنایات آنان در میانمار برای مردم جهان روشن خواهد شد به این گفته ی خود ایمان دارم و باید دید داستان میانمار عاقبت به کجا ختم خواهد شد.
تاسیس دولت غاصب صهیونیستی ظاهراً برای اسکان یهودیان سرگردان بوده است ولی در حقیقت این پایگاه نظامی امریکا در نقطه حساسی قرار گرفته است که هم به آفریقا و هم به آسیا اشراف کامل دارد.
عالیترین محصول عرفانی و معرفتی یک درصدی های آمریکا" بکش تا زنده بمانی ست" و آنان در طول تاریخ تاسیس آمریکا این حقیقت را عملاً به اثبات رسانده اند این فرهنگ هم رَه آوردِ صهیونیست ها به جنایتکاران امریکایی ست.
ما آمده ایم تا در اولین گام، فرهنگ جهان را دگرگون کنیم، زیرا هیچ سلاحی مهمتر و کاری تر از سلاح فرهنگ در هستی وجود ندارد و نتایج بد و خوب آن را هم در دنیا دیده ایم چه فرهنگ های ضد فرهنگی چه فرهنگ های خوب و اصیل اسلامی.
امریکائیان که ظاهراً از منادیان پر و پا قرص آزادی بیان می باشند در اقدامی بی سابقه باعث عدم فعالیت کانال های ماهواره ای ایران شدند زیرا آنان به نیکی می دانند در جنگ فرهنگ ها ابر قدرت فرهنگی جهان یعنی ایران پیروز نهایی ست.
بر خی از آقایان تمایل فراوانی برای ارتباط با امریکا از خود نشان می دهند و هرگز به عواقب آن نمی اندیشند که یکی از آنان جناب آقای هاشمی رفسنجانی ست که در ادامه ی مطلب اظهارات ایشان را خواهید خواند.
بنده از شیفتگان صلح هستم و به شدت با جنگ و آدم کشی و چپاول ملت ها مخالف بوده و هستم ولی در این سی و چهار سال اخیر به حقیر و ملت بصیر ایران ثابت شد که آنچه حضرت امام(ره) و متعاقب آن مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) درباره ی امریکا و انگلیس و صهیونیست ها فرموده اند واقعیت داشته و خوی تجاوز به حقوق انسان ها از سوی این سه عنصر پلید در جهان در ذات فرهنگ شان بوده و نابود نشدنی ست.
آمریکا از بیداری اسلامی مردم مسلمان منطقه و جهان سخت در هراس است او بهتر از ما و سایرین می داند دشمن درجه یک نظام سرمایه داری ، استعمار و استحمار در جهان اسلام است و از طرفی آنان موجودیت صهیونیست ها را در خاک فلسطین در خطر جدی دیده اند زیرا دانسته اند که مردم مصر ، تونس، لیبی ، عراق ، یمن، افغانستان ، بحرین و حتی قطر و عربستان به شدت از حکومت جنایتکار اسراییل منزجر و متنفرند و عامل این غوغا را هم حکومت انقلابی - اسلامی ایران می دانند.
پس از شکست فتنه ی سال 88 دو راه برای آنان باقی مانده اول صلح و سازش با ایران اسلامی و دوم گزینه ی جنگ.
صلح و سازش با آمریکا باید بر مبنای ارزش های الهی - انسانی باشد و منافع ملی و معنوی ایران به درستی در نظر گرفته شود ، آیا امریکا حاضر به پذیرش آن خواهد بود؟
اگر بنا هست که ما در خصوص اتمی به خواسته ی آنان عملی را انجام دهیم ابتدا باید رژیم صهیونیستی خلع سلاح اتمی شود و در حد ما فعالیت دانش اتمی داشته باشد اگر این اولین و منصفانه ترین شرط ایران مورد قبول امریکا قرار نگیرد بحث های بعدی عبث و بی فایده خواهد بود.
آقای هاشمی رفسنجانی می فرمایند امریکا قدرت برتر دنیا است من از ایشان سئوال می کنم:حضرتِ آیت الله، امریکا از خدا هم قوی تر است؟
گاهی اوقات به اراده ی الهی چشمِ جان من یک چیز هایی را می بیند، دیده ام که حضرت آقا را برای ارتباط با امریکا تحت فشار می خواهند قرار دهند، شما مطمئن باشید که اگر فشارها زیاد شود و آقا مایل به صلحی ننگین نباشند فوراً امت خود را از ماجرا با خبر خواهند کرد و آنگاه مردم می آیند و آن پیش بینی امام عیناً در کشور رخ خواهد داد و بساط یک گروه و یا چند گروه را برای همیشه جمع خواهند کرد.
ما منتظر فرمایشات رهبر عزیزمان هستیم از اول با نام خدا و عشق ولایت این انقلاب خونبار را آغاز کرده ایم و تا آخر هم با یاد و عشق خدا پشت سر رهبر عزیزمان می مانیم و می دانیم ایشان هیچگونه چشم داشتی به ثروت این ملت و کشور ندارند و اساس اسلام و عزت مسلمانان برای ایشان بسیار مهم است و دیگر اینکه محال است درخت مقدس و سر به فلک کشیده ی انقلاب اسلامی که با خون جوانان این کشور رشد کرده است و ایشان سال ها با سختی و مشقت از آن پاسداری کرده اند را بگذارند امریکائیان بیایند و از ریشه بخشکانند. در فرصتی مناسب حقیر مو به مو جواب اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی را خواهم داد زیرا می دانم در کشور آزادی واقعی بیان گسترش یافته است.
در ادامه ی مطلب، اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی در باره مذاکره و رابطه با امریکا را مطالعه بفرمائید.
ادامه مطلب
اظهارات عجیب هاشمی رفسنجانی در باره مذاکره و رابطه با امریکا
اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی در حالی است که بیداری اسلامی به اوج خود رسیده و خصومت آمریکا و متحدانش در سالهای اخیر نسبت به ۳۳ سال اخیر رو به فزونی نهاده و مسئولین عالی رتبه کشور همصدا با ملت غیور ایران همواره تاکید داشتهاند که مذاکره و رابطه با آمریکا هیچ نفعی برای ایران ندارد.
به گزارش فارس، هاشمی رفسنجانی در آخرین گفتگوی خود با فصلنامه مطالعات بین المللی گفته است: آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟
این در حالی است که خصومت آمریکا و متحدانش در سالهای اخیر رو به فزونی نهاده و مسئولین عالی رتبه کشور همصدا با ملت غیور ایران همواره تاکید داشته اند که رابطه با آمریکا هیچ نفعی برای ایران ندارد و آمریکا با این رابطه به دشمنی هایش عمق میبخشد. تاسف از این اظهارات مرعوبانه در حالی است که بیداری اسلامی و احساسات ضد آمریکایی در منطقه به اوج خود رسیده است.با این حال گفتن این نظرات از سوی هاشمی رفسنجانی در فضای کنونی که تحریم های آمریکا رنگ و بویی جدید و خصمانه تر به خود گرفته، عجیب به نظر می رسد و همچنان فاصله هاشمی را با مردم و انقلابیون ایران و جهان تشدید می کند. این اظهارات نشان می دهد، هاشمی از تحلیل مسائل داخلی و تحولات بین المللی عاجز شده است.متن این گفتوگو چنین است:
در پایان سال 1390 و با نگاهی به یک دهه آینده، مسئولان فصلنامه مطالعات بین المللی ملاقاتی با آیت الله هاشمی رفسنجانی داشتند تا عملکرد دولت سازندگی در حوزه سیاست خارجی و نیز نوع نگاه بهینه نظام به جامعه بین المللی را مورد نقد و ارزیابی و بحث و گفت و گو قرار دهند.این متن گزیده ای کوتاه از این گفت و گو است، که متن کامل آن در شماره بهار 1391 فصلنامه به چاپ رسیده است.
* آیت الله هاشمی رفسنجانی در باره عملگرا بودن و یا توسعهگرا بودن دولت سازندگی اظهار داشت: "...شیوه موردپسند اسلام اینست که انسان با عمل و کار، دین را معرفی کند. یعنی به هر فکری که تعلق دارد، باید آن را در میدان عمل نشان دهد. گفتار، یک بخشی از کار است. جمله اعجازآمیزی از ائمه ما منقول است که کونوا دعاتَ النّاس بِِغیر اَلسِنَتِکُم. دعوت با زبان عیبی ندارد، ولی باید با عمل باشد. شاید مضمون این ضربالمثل در ادبیات فارسی، عربی و شاید در همه زبانها زیاد دیده میشود. دو صد کرده چون نیم کردار نیست، واقعاً حرف درستی است. یعنی آنچه که پایدار و تأثیرگذار میماند عمل است. حال، اسمش را عملگرایی و یا هر خصلت دیگری بخواهید بگذارید..."
آیت الله هاشمی افزود: "در دوران دفاع مقدس، برای من یک تجربه مهمی پیش آمد. در اواخر جنگ، شرایطی که با دنیا، همسایه ها، مسلمانها و دولتهای غربی و شرقی درست شده بود، با ما سازگاری نداشتند و ما هم با آنها سازگاری نداشتیم. متأسفانه از شعار نه شرقی، نه غربی برخی تفسیرهای عوامانه شده بود که با همه باید همکاری نداشته باشیم. اما هدف این نبود، بلکه در مورد وابستگی بود که ما باید بدون وابستگی و با استقلال کامل سیاست خودمان را داشته باشیم. اما همکاری متقابل و محترمانه با شرق و غرب را هم باید میداشتیم." وی در ادامه به تجربه جنگ و دفاع مقدس اشاره نمود:"بالاخره وقایع دفاع مقدس برای کسانی که تفکری در میدان جنگ داشتند، ثابت کرد که نمیتوان صرفاً با شعار، کار کرد. بلکه باید همراه عملگرایی وارد سیاست شد."
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره عملگرایی و تجربه قطعنامه افزود:" تجربه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در پایان جنگ بود. وقتی این مسئله مطرح شد، در آن موقع هم فرمانده جنگ بودم و مسئولیت من از همه روشنتر بود و هم قائم مقام فرمانده کل قوا بودم و اختیاراتم بالا بود. با تفکر وارد شدم و این مسئله را عملیاتی کردم. از وزارت خارجه خواستم که قطعنامه را نه رد و نه قبول کنند و بگذارند مذاکره کنیم. قطعنامه را قابل قبول کنیم و بعد تصمیم بگیریم."
وی در کنار عملگرایی به ضرورت موضوع اعتدال و رابطه آن با عقیده پرداخت:"ضمناً آنچه که به من در این مسائل کمک میکند، مسئله اعتدال است. تقریباً همیشه از نوجوانی و جوانی در روستا و در قم، در بحثها و سخنرانی هایم معتدل حرکت میکردم. در مبارزه هم اینگونه بودم. آن قدر معتدل بودم که اواخر مبارزه، منافقین و کسانی که میخواستند خیلی تند باشند، با من درگیر شده بودند. مبارزه مسلحانه را نفی نمیکردم. ولی در کنارش موارد زیادی را شرط میکردم.
روحیه اعتدال، به من کمک میکرد که مسئولیت اجرایی کشور را که به عهده گرفتم به این شکل زمینه عملگرایی برایم خیلی آسان شود. یعنی طبیعت اصلی من عملگرایی بود. ضمن اینکه به خاطر عقاید و تحصیلاتی که دارم، عقایدم را همیشه اصل قرار میدهم. عقایدم هیچ وقت مرا تشویق به افراطگری نمیکند. هر دو جناح سیاسی موسوم به راست یا چپ آن موقع با تعبیراتی که بود، با کارهای افراطی آنها ناسازگار بودم. نیروهای معتدل و عملگرا میتوانستند همکار من باشند."
آیت الله هاشمی قائم مقام امام(ره) در فرماندهی کل قوا در باره تعامل و تزاحم ایدئولوژی و منافع ملی گفت:"کاری به این ندارم که ایدئولوژیهای مختلف چگونه هستند و ممکن است تحجّر و دگماتیسم در بعضی ایدئولوژیها باشد. ولی اسلامی را که من میشناسم و به آن معتقدم و بسیاری هم مثل من فکر میکنند، اسلام دگم نیست." ایشان افزود:" اسلام دستور نداده است که با کسانی که مخالف عقیده ما هستند، قطع رابطه شود یا صحبت نکنیم. مگر پیامبر(ص) مأمور نشد که به همه اهل کتابی که اطرافش بودند، دستور دهد تعالوا الی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنَا و بَیْنَکُم (آیه 64 آلعمران)، یعنی مشترکات را بگیریم، بقیه اختلافات سر جای خودش باشد. بحث سر این نیست که نمیشود دیگران را تحمل کرد. آن آیه معروف قرآن کذالک جعلناکم اُمَهً وسطاً لتکونوا شهدا علی الناس. ما، شما را امت وسط قرار دادیم. تفسیرهای مختلفی درباره واژه وسط است. چون خودم اهل تفسیرم، به نظرم بهترین تفسیر همین است که شما معتدل هستید و در وسط ایستادهاید." وی به جمله معروف حضرت علی(ع)اشاره نمود که میفرمایند: "الیمین و الیسار مَضلّه. یعنی چپروی و راستروی افراطی، از جاده حقیقت، به دو طرف منحرف شدن است." رییس مجمع تشخیص مصلحت در باره کسانی که بر طبل جنگ می نوازند اظهار داشت:"البته زمانی است که دیگران میخواهند با ما بجنگند، ما را از بین ببرند که این مورد، فضای دیگری است و در همین مورد هم اسلام حکم دارد و بحث دیگری است. ولی وقتی میشود با آنها بمانیم و با عمل، عقایدمان را به دنیا معرفی کنیم، راهی که اسلام خواسته است، چرا نکنیم؟"
رییس مجلس دوران امام در پاسخ به اینکه یک اصلی در سیاست خارجی هست که میگوید در سیاست خارجی دوست دائمی و دشمن دائمی وجود ندارد و آنچه که دائمی است منافع ملی است. اگر این را بخواهیم به طور مثال در زمینه رابطه با آمریکا پیاده کنیم، مخصوصاً در دوره حضرتعالی، چگونه میتوان تفسیرش کرد اظهار داشت:" من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.
آیت الله هاشمی در پاسخ به این پرسش که آیا تلاشهایتان مبنی بر نزدیکی ایران و عربستان و بالطبع کشورهای عربی را به بن بست رسیده میدانید و فکر میکنید راهکار برون رفت از این مسائل چیست؟ اظهار داشت.
"بنبست نمیبینم. البته آنها دوست دارند که راهشان به ایران باز شد. آنها میدانند که ایران قدرت بزرگی در منطقه است. فکر میکنم آنها میتوانند و مایل هستند، اگر روابط سنجیدهای باشد با ایران همکاری و رابطه داشته باشند... من آن موقع، دنبال احیای میراث فرهنگی شیعه در عربستان بودم. ائمه ما همه در آنجا حضور داشتهاند و آثار ارزشمندی از آنها در آنجا باقی مانده است. میخواستم آنها احیا شود. در عربستان که بودم آیتالله صافی نامهای به من نوشتند و گفتند که شما روی این مسئله کار کنید. ...خیلی از مسائل را در گفتگوها حل کردیم، ولی وقتی به ایران برگشتم، چون فکر میکردند این توافقات میخواهد به نام من تمام شود، از کل آن صرفنظر کردند. وزیر خارجه عربستان برای پیگیری توافقات به ایران آمد، پیگیری که نکردند حتی برعکس عمل شد. روزی از رادیو شنیدم که آقای متکی در جدّه در مصاحبهای اعلام کرده که به آقای ریشهری، در عربستان اهانت کردهاند. من تعجب کردم و بعداً از آقای ریشهری سؤال کردم که آیا چنین چیزی اتفاق افتاده؟ گفتند که نه، اصلاً چنین مسائلی نبوده. گفتم که تکذیب کن. تکذیب هم کرد. ولی رادیو کار خودش را میکند و به تکذیب ایشان اعتنایی نکردند.
روابط با عربستان، مسئله کوچکی برای منطقه نیست. اولاً کشور ثروتمندی است و اکثر علمای بلاد اسلامی به نوعی با عربستان به خاطر حج و زیارت ارتباط و ثانیاً منافع دارند. مساجدشان را تعمیر میکند. امکانات میدهد، قرآن چاپ میکند. امکانات زیادی را آنها برای ترویج امور دینی آنها درست کردهاند. کاری را که دانشگاه الازهر در مصر میکرد، الان حجم زیادی از کارها و حتی کارهای آکادمیک به دست عربستان افتاده است. از همه اینها مهمتر، مسئله نفت است. اگر عربستان با ما روابط خوبی داشت، مگر غربیها میتوانستند ما را تحریم کنند؟ فقط عربستان میتواند جای ایران پر کند. عربستان لازم نیست هیچ کاری انجام بدهد، اگر نفت را به اندازه سهمیه اپک تولید کند، هیچ کس نمیتواند به ما تعرض کند. چون اقتصاد دنیا نمیتواند خالی از نفت ما باشد، فکر میکنم هنوز ایجاد روابط خوب مقدور است. ولی انسانهایی اینجا هستند که میبینید نمی خواهند. شما که در روابط بینالملل و سیاست خارجی متخصص هستید، میدانید. یک کلمه نسنجیده بگویند، خیلی زود بازتاب دارد، برخی اظهارات تند از دو طرف قابل تحمل نیست و باید اصلاح شود..."
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره مصر، و روابط با آسیای مرکزی و قفقاز به ویژه ترکمنستان و آذربایجان خاطر نشان کرد:"در مصر هم همینگونه است. بعد از رحلت امام(ره)، در شورای عالی امنیت ملی، تصویب کردیم که روابطمان را با مصر برقرار کنیم. بعضیها خدمت رهبری رفتند و گفتند که چون این رابطه را امام بعد از کمپ دیوید دستور دادند که قطع کنیم، مخالفت با امام میشود. آن زمان امام به شورای انقلاب دستور دادند و ما هم رابطه با مصر را قطع کردیم. از این مسئله هفت، هشت سال گذشته بود که ما تصویب کردیم. لذا نشد. در یک سفری که به ترکیه داشتم، نخست وزیر مصر که روی کشتی مهمان رئیس جمهور ترکیه بودیم کنار من بود. ایشان به من گفت که چرا با مصر رابطه برقرار نمیکنید؟ گفتم به خاطر صلح کمپ دیوید. گفت «کمپ دیوید دیگر مرده است و چیزی از آن وجود ندارد.» ما میتوانیم هم با کشورهای عربی به خصوص با همسایههای جنوبی و هم با کشورهای آسیای میانه و کشورهای جدا شده از شوروی سابق ارتباطات مفید برقرار کنیم. سران برخی کشورهای مشترکالمنافع بهترین دوستان من بودند و حامی آنها پس از استقلال، جمهوری اسلامی ایران بود که در زمان دولت من بود." "آقای نیازوف که کشورش مرکز مهم گاز منطقه است به من میگفت که شما بیایید گاز ترکمنستان را معامله کنید و در اختیار شما باشد تا این بحثها پیش نیاید. در حال مذاکره بودیم که عمر دولت من تمام شد و دیگران دنبال نکردند." "در تاجیکستان، در قزاقستان، با این عظمت، اسرارشان را به ما میگفتند. چون آنها مرکز مهم فضایی شوروی سابق بودند. به علاوه مراکز مهم موشکهای ده کلاهکی که به سمت دنیا نشانه گرفته بودند در آنجا بود و همه اینها را میگفتند که چه کار میکنند و با ما مشورت میکردند. واقعاً در شمال ایران در قفقاز، گرجستان و آذربایجان، صمیمیترین دوست ما بودند." "در آذربایجان در یک جلسه رسمی که خبرنگاران هم حضور داشته، آقای حیدر علیاف به من گفت که هفده شهر ما متعلق به شماست و باید اینها را حفظ کنید. ما با شما هستیم. چون با ارمنستان در حال جنگ بودند. تا این حد با ایران صمیمی بودند و کار میکردیم. در جنوب به صورت دیگری بود و بعد از جنگ کمکم یخهای روابط آب و روابط گرم شده بود. ما اگر فقط با کشورهای منطقه خودمان روابط را گرم کنیم، قدرت واقعی ایران در منطقه حفظ میشود. یعنی مرکز اقتدار ایران در منطقه است. اما حیف...."
آیت الله هاشمی در باره نوع نگاه وی چه در زمان ریاست جمهوری و چه در حال حاضر، به دنیا به عنوان یک سیستم به هم پیوسته و اینکه آیا ایران میخواهد با این سیستم بینالملل سازگاری ایجاد و زندگی بکند؟ یا اساس آن را ظالمانه میداند و میخواهد برافکند؟ اظهار داشت:
"اینکه همه را از لحاظ عقیدتی قبول داشته باشیم، نه. ظلمهایی که کشورهای استعماری به کشورهای جهان سوم و عقب نگه داشته شده، کرده و میکنند که در سابق هم بیشتر بود. هم دوران استعمار رسمی و هم دوران استعمار نو. خیلی ظلم کردهاند و واقعاً مردم را استعمار میکنند. ما با این موارد مخالف هستیم. اما معنای آن، این نیست که با اینها کار نمیکنیم و یا مذاکره نمی کنیم. میتوان کار کرد. نظرات را هم گفت. ما میتوانیم بدون دردسر به کشورهایی که مظلوم هستند، کمک کنیم. طبیعتاً از لحاظ عقیدتی اگر بنا بود عمل کنیم، با کشورهای الحادی که اصلاً خدا و معنویات را قبول ندارند، طبعاً باید با آنها همکاری نمیکردیم. اما الان به آنها نزدیکتر هستیم. نمیگویم که با آنها نمیتوانیم کار کنیم. با آنها هم میتوانیم کار کنیم. اما در مورد بحث قبلی، فکر میکنم هر کشوری در دنیا، عقاید خودش را دارد و عقاید ما هم پابرجاست. آنجایی که در عمل تضاد پیدا میکنیم، بحث دیگری است. با تعامل میشود. بسیاری از مشکلات را حل کرد. در مصوبات مجمع تشخیص مصلحت هم داریم که باید با دنیا تعامل داشته باشیم و رهبری هم اینها را ابلاغ کردهاند و کاملاً عملی است."
ایشان در مورد اروپا و مسئله میکونوس که مراکز متعدد تصمیمگیری کشور باعث شدند که دولت سازندگی علیرغم تلاشهایی که کرد، نتواند در سال های آخرش روابط مثبتی با اروپا داشته باشد گفت:
"آنها میفهمیدند که اینها خواست و استراتژی دولت نیست. فرض کنید تروری در کشوری انجام میشد، بزرگش نمیکردند. ولی افراطیهایی بودند که هنوز هم هستند و همیشه بودهاند. میکونوسی که شما میگویید هم از همین نوع است. جریاناتی اینگونه همیشه بودهاند. در زمان امام(ره) هم اینگونه افراد بودند. با اینکه امام هم با اینگونه کارها موافق نبودند. یک بار در یکی از کشورهای همجوار، محموله مواد منفجرهای کشف کرده بودند و این هم تأثیر منفی روی ما داشت. بله فکر میکنم هنوز هم آدمهای خودسر هستند. ولی سیاست کشور اینگونه نیست."
وی در باره اینکه آیا دولت سازندگی تلاشی داشت که به موضوع حقوق بشر توجه بکند، اظهار داشت:
"فکر میکنم هر جا احساس میکردیم که حقوق بشر مراعات نمیشود جلویش میایستادیم... مثلاً یک بخش، بخش زنها بود. من از همان اول که آمدم دفتر امور زنان را تأسیس کردم. راه خانمها را به دانشگاه باز کردیم که بعداً تشویق هم کردیم. مسئله ورزش زنان را که به طور کلی فراموش شده بود، این کار را درست کردیم. سعی میکردیم کمترین تعداد زندانی را داشته باشیم. البته یک مواردی هم پیش آمد که از اختیار ما خارج بود و افرادی خاص این کار را میکردند. اصلاً هیچ موردی تا به حال مخصوصاً آن دورهای که رئیس جمهور بودم، موافق با زندانی سیاسی کردن هیچ کس نبودم. ما زندان را میشناختیم که چیست. بستن روزنامه برای من اصلاً یک تابو بود. مگر اینکه از دست من خارج بود. در زمان آقای خاتمی تعدادی روزنامهها بسته شدند. با اینکه رئیس جمهور نمیخواست بسته شود. ولی عوامل دیگری بودند. اقلیتهای دینی یا قومی را سعی میکردیم که راضی باشند. همه تلاش میکردیم. البته اینها یک مقدار طول میکشید. در یک جامعه افرادی هم هستند که به گونهای دیگر رفتار میکنند."
وی درباره پذیرش گزارشگرهای حقوق بشر سازمان ملل اظهار داشت:"یک بار آقای گالین دوپل را فرستادند. این مقدار مشکل اصلاً نداشتیم و به تدریج در حال حل شدن بود. مسئله هستهای که مربوط به حقوق بشر نبود. ما مسئله هستهای را خوب پیش میبردیم. به خاطر فضای خوبی که درست کرده بودیم، دیگر از ما نمیترسیدند، تأسیسات و امکاناتی که الان داریم، تقریباً همه از آن زمان شروع شد و خیلی هم پیشرفت کرد. در حالی که از صفر شروع کرده بودیم. البته از زمان قبل از رحلت امام(ره) شروع شده بود و در زمان من تقویت شد... مسائل حقوق بشر هم به تدریج در حال حل شدن بود...
بعضی اشکالات قبلاً بود و هنوز هم هست. ولی در مجموع با موضوع حقوق بشر مشکلی نداشتیم. البته در بسیاری از موارد ما باید مدعی نقض حقوق بشر توسط کشورهای غربی به ویژه آمریکایی ها باشیم. ایران خود بزرگترین قربانی نقض حقوق بشر توسط تروریستهای مورد حمایت غرب از جمله منافقین است و ما در زمینه حقوق بشر از آنها طلبکاریم."
آقای هاشمی در پاسخ به این پرسش که آیا در دوره هشت ساله ریاست جمهوری در عرصه سیاست خارجی اشتباه استراتژیکی انجام دادید که اگر برگردید به گذشته آن را تکرار نکنید یا به شکل دیگری رفتار میکردید؟ پاسخ داد:
"میخواستم با مصر رابطه برقرار کنیم که نتوانستیم. میخواستم با آمریکا با شروطی که گذاشته بودم، مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم." "مثلاً کاری که میخواستیم با ترکمنستان انجام بدهیم که نگذاشتند و خیلی حیف شد. بنا بود گاز ترکمنستان از طریق ایران به دنیا صادر شود. آقای نیازوف اصرار داشت و به اینجا آمد و اصرار کرد ساخت خط لوله را افتتاح کنیم و حتی در جوش دادن لولهها هم شخصاً شرکت کرد و آن زمان تصاویرش هم پخش شد.... مواردی از این قبیل داریم که نشد. ولی میخواستیم که بشود."
ایشان درباره اینکه اگر بین حمایت از سازمانهایی مثل حماس و یا حزب الله لبنان با بعضی از منافع ملی ایران تعارض ایجاد شود، چه کار باید کرد؟ اظهار داشت:
"اگر سیاست درستی در دنیا داشته باشیم، تعارضی ایجاد نمیشود. برای اینکه فلسطینیها حق دارند برای ملت، وطن و حق خودشان مبارزه کنند. نباید اسم آنها را تروریسم بگذاریم. آنها را با مقاومت باید تعریف کرد. از حق خودشان دفاع میکنند و دفاع از حق را همه دنیا به رسمیت میشناسند. در سازمان ملل و همه مراکز بینالمللی هم شأن دارند. اخیراً هم موارد زیادی را برایشان تصویب کردند. کمک ما هم به آنها اشکالی نداشته و ندارد. اگر فضای روابطمان را با دنیا درست کنیم، باید این مسئله را از هم جدا کنیم. یا در مورد حزب الله که شیعه و بخش عمده ملت لبنان است و در تاریخ همیشه مظلوم بوده هم برای فلسطین و هم برای لبنان. اینها قابل دفاع بوده هست. به شرط اینکه ما از اینها برای مزاحمت دیگران استفاده نکنیم و اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، اینگونه مسائل قابل تحمل است." ایشان با اشاره به حمایت آمریکا از طالبان و القائده در یک مقطع زمانی خاص افزود: "ببینید، آمریکاییها در افغانستان، طالبان و القائده را ایجاد کردند. آن زمان برای آنها توجیه داشت. چون میخواستند شوروی را از خاک افغانستان بیرون کنند. در اینجا هیچ کس اعتراضی نداشت. دنیا هم اعتراضی نکرد و ما هم آن موقع اعتراض نکردیم. یا در هر منطقه دیگر، از این نمونهها خیلی میتوانید پیدا کنید. اگر یک نظام خودش نخواهد ماجراجویی بکند و در جاهایی هم بخواهد از مظلوم دفاع کند در دنیا پذیرفته شده است. این دخالت هم نیست."
هاشمی درباره عبور از بنبست هستهای اظهار داشت:"ما واقعاً قصد ساخت تسلیحات هستهای و سیستم نظامی هستهای نداریم. حتی خودم یک بار در نماز جمعه به رژیم اشغالگر اسرائیل توصیه کردم که بمب اتم به نفع اسرائیل هم نیست. بالاخره اگر یک روزی درگیری اتمی پیش بیاید، اسرائیل یک کشور کوچک، ظرفیت تحمل بمب اتم را ندارد. کشور کوچکی است و خیلی آسان همه امکاناتش از بین میرود. گرچه آنها این نصیحت را تفسیر به تهدید کردند. عمیقاً معتقدیم که در منطقه نباید سلاح هستهای باشد و این جزو اصول سیاستهای ما بوده و هست." رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: "البته در سالهای اخیر در تصمیماتی که گرفته میشود و مذاکراتی که هست، نیستم، به نظرم در این راه بنبست نیست."
هاشمی در پاسخ به پرسش یکی از اساتید ایرانی مقیم آمریکای فصلنامه مبنی بر اینکه تحولات اقتصادی دو ماه اخیر در جمهوری اسلامی، بازتاب بینالمللی داشته، اعم از بحث افزایش قیمت دلار که تبعات خاصی دارد و مسائل داخلی از قبیل بیکاری و مشکلات جوانان و اینکه واقعاً در آینده در رابطه با ایران و خانوادههای ایرانی با این روندی که در حوزه اقتصادی پیش گرفته شده، چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد؟ اظهار داشت:
"باید راهحل اینگونه موارد را در مدیریت کشور دنبال کنیم. اگر قوه مجریه ما الان صلاحیتهای علمی، فنی و فکری کاملی داشت و مدیریت مؤثری را به کار میگرفت، روابط اجتماعی ما کامل، با مردم خوب بودیم و با دنیا هم مسئله درست نمیکردیم، این اتفاقات نمیافتاد" ایشان افزود: "با این حجم زیاد درآمد نفتی که الان داریم و به علاوه این ظرفیت صادراتی که الان برای ما به خصوص در زمینه تولیدات پتروشیمی و خدمات و سایر موارد پیدا شده، نباید مشکل میداشتیم. فکر میکنم بیکاریها و این مشکلات خیلی غیرعادی است." "....فکر میکنم با این درآمد عظیم و ظرفیت کاری که در کشور هست، الان بیکاری خیلی غیرمعمول است. فقط مسئله مدیریت است. اگر مدیریت نیرومندی در کشور کارها را به عهده بگیرد، همین حالا میتواند خیلی زود با یک حرکتهای جهشی این مسائل را حل کند."
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در باره اینکه آیا برای خروج از این وضعیت امیدوار باشیم؟ اظهار داشت:
"ببینید ما سرمایه امید را داریم. مهم این است که چگونه از این سرمایه استفاده کنیم. اولاً مردم ما مردم عالم، تحصیلکرده و در حال تحصیل هستند که بخش عظیمی از نیروهای ما اینگونهاند. حتی بچههای دبستانی و دبیرستانی الان آگاه هستند و ارتباطات روز دنیا، اینها را خیلی وارد مسائل میکند. یعنی یک جامعه هوشیار، بیدار و آگاه داریم. ولی در عین حال مردم ما مسلمان و خیلی نجیب هستند. دلشان میخواهد که مسائل به صورت درست حل شود. دوم اینکه منابع کشور ما هم خیلی غنی و بسیار بالاتر از حد فعلی است. قشر زنان در کشور بسیار فعال و باسواد شدهاند. البته نباید بیمورد محدودشان کنیم. در زمان امام و در آن موقعی که این کارها خیلی آسان بود، یک بار آمدند در کلاسهای دانشگاه بین آنها نئوپان گذاشتند. امام وقتی که خبردار شدند، فوری دستور دادند که متوقف شود. راه آموزش و تربیت و اقناع مؤثرتر است."
ایشان افزود: "...باید روی مردم حساب کرد. اگر بخواهیم بدون مردم کار کنیم، همه چیز در بنبست قرار میگیرد و اگر با مردم کار کنیم، همه چیز باز میشود و میتواند جلو برود." وی درباره اینکه ترکیه مدل یک کشور اسلامی دموکراتیک می شود، ولی ایران با این سابقه و با این سرمایه و با این نیروی انسانی در چنین وضعیتی باشد اظهار داشت:
"بالاخره باید امید داشته باشیم که ایران را با این امکانات خوب خدا داده و مردم بسیار شریف و نجیبی که دارد و با احکام متعالی و مترقی اسلام بیشتر و بهتر بسازیم و مشکلات را حل کنیم."
سپاه یعنی عشق...
ما را در سایت سپاه یعنی عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hooonlyhoo بازدید : 234 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 16:06